زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم
زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم

ره میخانه


ره میخانه و مسجد کدام است؟


که هر دو بر من مسکین حرام است


 نه در مسجد گذارندم، که رند است


نه در میخانه کین خمار خام است


 ورای مسجد و میخانه راهیست


بجویید ای عزیزان کین کدام است


 به میخانه امامی مست خفته است


 نمی دانم که آن بت را چه نام است


 برو عطار، آن کو می شناسد؟


 که سر بر کیست؟ سرگردان کدام است

شاعر : عطار