زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم
زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم

ره میخانه


ره میخانه و مسجد کدام است؟


که هر دو بر من مسکین حرام است


 نه در مسجد گذارندم، که رند است


نه در میخانه کین خمار خام است


 ورای مسجد و میخانه راهیست


بجویید ای عزیزان کین کدام است


 به میخانه امامی مست خفته است


 نمی دانم که آن بت را چه نام است


 برو عطار، آن کو می شناسد؟


 که سر بر کیست؟ سرگردان کدام است

شاعر : عطار


و این تمام زیبایی عشق است

هزار سال هم بگذرد

نگاهت،

غافلگیرم می کند

تو در هر لحظه

هزار اتفاقی

 

پاداش تمام صبوری هایم

تویی که گاهی فاصله این بوسه

تا آن دیدارت،

آنقدر زیاد است

که من باز هم دست و پایم را گم کنم

و خیال کنم که اولین بار است

و این تمام زیبایی عشق است

 "نیلوفر لاری پور"

 

از کتاب: اگر تا هفت بشماری...