زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم
زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم

از در درآمدی - سعدی

از در درآمدی و من از خود به در شدم

گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

 

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق

ساکن شود بدیدم و مشتاق‌تر شدم

 

او را خود التفات نبودش به صید من

من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

 

"سعدی"