ترانه ای که عاشقان در گوش هم زمزمه می کنند و
از فرط عشق و به شکرانه ی آن
در آغوش هم اشک خواهند ریخت و
همدیگر را تنگ تر به بر خواهند کشید
روزی که دیگر با شنیدنش
هیچ کس به هیچ چیزی جز دوست داشتن نمی اندیشد
ترانه ای که سخت ترین انسانها را
به نرمخوترین موجوداتی بدل می کند
که غیر از عشق رویایی در سر ندارند
ترانه ای خواهم نوشت
ترانه ای که طعم آغوشش هوسناک نیست
ترانه ای که کوچه های شهر را
از عطر خود لبریز خواهد کرد
و کودکان با زمزمه اش
عشق ورزیدن را تمرین می کنند
روزی من عاشقانه ترین ترانه ی تاریخ را خواهم سرود
روزی که برای آن
هیچ کس نام مرا جستجو نخواهد کرد
همه پیِ تو می گردند
پی ِتو
که تنها دلیل سرودن عاشقانه ترین ترانه ی تاریخی!"مصطفی زاهدی"
مثل درختی در پاییز
وقتی تمام برگهایش را
باد برده باشد...!
"رضا کاظمی"
من همیشه مستم
لبهای تو
مخفف شرابهای دنیاست
چکیدهی کامروای انگور
که قطره میشود
نقطهی هستی مرا میچکاند
داغی که بر دلم مانده است
من این نخورده با خندههای تو مست
بیهوده نیست
که در کلمات میچرخم
نارنجی
نقطهها همه
ردی از بوسههای توست ...
"عباس معروفی"