زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم
زخمه بر دل

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم

آواز عاشقانه





آواز عاشقانه ی ما در در گلو شکست

حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست


دیگر دلم هوای سرودن نمی کند 

تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست 


سربسته ماند بغض گره خورده در دلم

آن گریه های عقده گشا در گلو شکست


ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد

ای وای، های های عزا در گلو شکست


آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود

خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست


«بادا» مباد گشت و «مبادا»‌به باد رفت

«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست


فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند 

نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست


تا آمدم که با تو خداحافظی کنم 

بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست

قیصر امین پور


نظرات 1 + ارسال نظر
گل واژه دوشنبه 24 خرداد 1395 ساعت 23:36 http://telegram.me/pome_music

سلام
تا نگاه می کنی وقت رفتن است ...
قیصر امین پور اون شعرش رو خیلی دوست دارم
وقت کردی و دوست داشتی یه سری به کانال ما هم بزن
ممنون
telegram.me/pome_music

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.