-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 13 آذر 1399 19:56
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را... سعدی
-
دل عاشق
چهارشنبه 12 آذر 1399 22:17
ای آن که به دل شکستنت عادت و خوست مشکن دل ما که آخر کار نکوست چیزی که شکست قیمتش میشکند الا دل عاشق و خم طره دوست من ترک همه خوبان کردم ز برای تو تو ترک مرا کردی این بود و وفای تو
-
بر ما رقم خطا پرستی همه هست
سهشنبه 11 آذر 1399 21:56
بر ما رقم خطا پرستی همه هست بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست ای دوست چو از میانه مقصود توئی جای گله نیست چون تو هستی همه هست. "مولانا" رباعی / دیوان شمس
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 آذر 1399 22:04
امان از این دل که داد فغان از این دل که داد به دست شیرین عنان فرهاد
-
مرا جوری در آغوش بگیر - نزار قبانی
دوشنبه 3 آذر 1399 23:29
مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا می میرم. و فردا چطور؟ جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشته ام. "نزار قبانی"
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 15:02
تنهایی مهربانم کرده است شبیه سربازی که از روی برجک دیده بانی برای تک تیراندازِ آن سوی مرز دست تکان می دهد... #حامد_ابراهیم_پور
-
فردای من تویی
دوشنبه 26 آبان 1399 23:57
امروز به پایان می رسد از فردا برایم چیزی نگو من نمی گویم : فردا روز دیگریست فقط می گویم : تو روز دیگری هستی تو فردایی همان که باید به خاطرش زنده بمانم از: جبران خلیل جبران
-
ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم
پنجشنبه 22 آبان 1399 23:09
آنجا که دلی بود به میخانه نشستیم آن توبه صد ساله به پیمانه شکستیم از آتش دوزخ نهراسیم که آن شب ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم "ناشناس"
-
نسبت عشق به من
یکشنبه 6 مهر 1399 18:35
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن تو بگو من به تو محتاج ترم یا تو به من زندهام بی تو همین قدر که دارم نفسی از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن... "فاضل نظری"
-
عاشقانه ترین ترانه ی تاریخ
دوشنبه 4 آذر 1398 15:05
روزی من عاشقانه ترین ترانه ی تاریخ را خواهم سرود ترانه ای که عاشقان در گوش هم زمزمه می کنند و از فرط عشق و به شکرانه ی آن در آغوش هم اشک خواهند ریخت و همدیگر را تنگ تر به بر خواهند کشید روزی که دیگر با شنیدنش هیچ کس به هیچ چیزی جز دوست داشتن نمی اندیشد ترانه ای که سخت ترین انسانها را به نرمخوترین موجوداتی بدل می کند...
-
مثل درختی در پاییز - رضا کاظمی
یکشنبه 3 آذر 1398 14:04
آرام شدهام مثل درختی در پاییز وقتی تمام برگهایش را باد برده باشد...! "رضا کاظمی"
-
بانوی قشنگم - عباس معروفی
شنبه 2 آذر 1398 22:08
بانوی قشنگم من همیشه مستم لبهای تو مخفف شرابهای دنیاست چکیدهی کامروای انگور که قطره میشود نقطهی هستی مرا میچکاند داغی که بر دلم مانده است من این نخورده با خندههای تو مست بیهوده نیست که در کلمات میچرخم نارنجی نقطهها همه ردی از بوسههای توست ... "عباس معروفی"
-
عشق را آغاز هست انجام نیست
جمعه 1 آذر 1398 22:21
خوشتر از دوران عشق ایام نیست بامداد عاشقان را شام نیست مطربان رفتند و صوفی در سماع عشق را آغاز هست انجام نیست این شعر زیبا را با صدای استاد علیرضا قربانی بشنوید. دانلود
-
تماشایت میکردم - یغما گلرویی
شنبه 11 آبان 1398 10:21
تماشایت میکردم با چشمانی که لهجه ی بوسه داشتند ... "یغما گلرویی"
-
کاش غیر از من و تو - افشین یداللهی
دوشنبه 15 مهر 1398 22:09
... کاش غیر از من و تو هیچ کس باخبر از ما نشود نوبت بازی ما باشد و دیگر هرگز نوبت بازی دنیا نشود. "افشین یداللهی"
-
گنجشک کوچک من باش
دوشنبه 3 تیر 1398 10:16
به تو گفتم: «گنجشک کوچک من باش تا در بهار تو من درختی پرشکوفه شوم». و برف آب شد، شکوفه رقصید، آفتاب درآمد . من به خوبی ها نگاه کردم و عوض شدم من به خوبی ها نگاه کردم چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست، بزرگ ترین اقرارهاست . من به اقرارهایم نگاه کردم سال بد رفت و من زنده شدم تو لبخندی زدی و من برخاستم دلم می خواهد خوب...
-
زهر دوری
جمعه 3 اسفند 1397 09:21
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست آب را گرمای تابستان گوارا میکند جز نوازش شیوهای دیگر نمیداند نسیم دکمهی پیراهنش را غنچه خود وا میکند. "کاظم بهمنی"
-
میان ماندن و نماندن
سهشنبه 16 بهمن 1397 23:35
میان ماندن و نماندن فاصله تنها یک حرف ساده بود از قول من به باران بی امان بگو: دل اگر دل باشد، آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد. "سیدعلی صالحی"
-
مرغ عشق
چهارشنبه 10 بهمن 1397 10:36
تو تمام منی من تمام اندوه سالخورده زنان سرزمینم که از سر ناچاری ردپای عشقشان را در فالها دنبال میکنند شاید روزی برگردد شاید دوباره مرا بخواهد شاید مرغ عشقها و قهوهها و تاروتها یک بار راست بگویند ولی هیچ مردی هیچ وقت به آغاز قصه برنگشت به لبخندم اعتماد نکن زخمی با من است که با هیچ دروغی درمان نمیشود تا روزی که...
-
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
یکشنبه 16 دی 1397 09:06
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج ای کشته ی سوزانده ی بر باد سپرده جز عشق نیاموختی از قصه حلاج یک بار دگر کاش به ساحل برسانی صندوقچه ای را که رها گشته در امواج ....
-
تنها گناه آینهها زودباوریست
یکشنبه 25 آذر 1397 21:59
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست جای گلایه نیست! که این رسم دلبریست هرکس گذشت از نظرت در دلت نشست تنها گناه آینهها زودباوریست. "فاضل نظری"
-
کودکان سالخورده
سهشنبه 6 آذر 1397 23:51
من و تو کودکان سالخورده ای بودیم که فکر می کردیم عشق پروانه ای در میان انگشت هایمان است که هر گاه مشتمان را به رویش وا کنیم دوباره بر دستهایمان خواهد نشست... من و تو فرصتِ زندگیِ هم بودیم ما همدیگر را از دست داده ایم... "مصطفی زاهدی" از کتاب: دست هایش بوی نرگس می داد
-
شوق دیدار توام هست
سهشنبه 26 تیر 1397 23:18
شوق دیدار توام هست چه باک به نشیب آمدم اینک ز فراز به تو نزدیک ترم، می دانم یک دو روزی دیگر از همین شاخه لرزان حیات پرکشان سوی تو می آیم باز دوستت دارم بسیار هنوز. "فریدون مشیری"
-
آیین عشق بازی دنیا عوض شده است
چهارشنبه 19 اردیبهشت 1397 14:21
آیین عشق بازی دنیا عوض شده است یوسف عوض شده است، زلیخا عوض شده است سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی در عشق سال هاست که فتوا عوض شده است خو کن به قایقت که به ساحل نمی رسیم خو کن که جای ساحل و دریا عوض شده است آن با وفا کبوتر جَلدی که پر کشید اکنون به خانه آمده، اما عوض شده است حق داشتی مرا نشناسی، به هر طریق من همچنان...
-
هرگز نگو خداحافظ!
شنبه 7 بهمن 1396 01:16
هرگز نگو خداحافظ ! خداحافظی با تو سلام گفتن به در به دری هاست و در آغوش کشیدن تمام تنهایی ها، ترس ها، سرگشتگی ها... هرگز نگو خداحافظ! خداحافظی با تو، منجمد شدن قلب هجده ساله ای ست که نام تو را آواز می داد به تپیدن های خود... در الوداع هر دیدار پی واژه ای می گردم به جای خداحافظ، تا با آن بباورانم به خود که دوباره دیدنت...
-
با من بگو بانو
چهارشنبه 20 دی 1396 20:57
پیش از آن که به تقدیرم قدم بگذاری پروانه ها می دانستد گلدان ها را که بشکنی... باغ بزرگ خواهد شد و شبتابها ... میان بلوغ و باغ خاکستر می شوند با من بگو بانو این تکه آفتاب به جای مانده میراث قبیله ی ماست یا این سبد تاریکی؟ که هنوز نمی دانیم پروانه زیباتر است یا جامه های ابریشمینی که زیر نور ماه به تن داریم می بینی؟...
-
تو چیز دیگری بودی
سهشنبه 17 مرداد 1396 18:54
این همه شعر نوشتم... آنچه می خواستم نشد. زمزمه کردم ورد خواندم فریاد کشیدم... نشد آنچه می خواستم. پاره کردم آتش زدم دوباره نوشتم... نشد. تو چیز دیگری بودی، بگو تو را که نوشت که سرنوشت مرا کاغذی سیاه کرد؟! "شهاب مقربین"
-
اینجا هیچکس شبیه تو نیست...
یکشنبه 8 مرداد 1396 10:34
آدمها، من را به یاد تو نمیاندازند اینجا هیچکس شبیه تو نیست... من در شهر و در بین اینهمه آدم همیشه دلتنگام... اما همینکه دور میشوم همینکه به درختی، کوهی، چشمهای برمیخورم، تو را میبینم.. تو را که دشتها، روی دستهایت میخوابند و رودها، ادامهی رگهای تواند... و آب آب ِ وحشی که من را به نوازش ِ عریانیاش...
-
تو را در آغوش می گیرم تا زندگی کنم
شنبه 13 خرداد 1396 16:25
سخن با تو می گویم تا کلام تو را بهتر بشنوم کلام تو را می شنوم تا به درک خود یقین یابم تو لبخند می زنی که مرا تسخیر کنی تو لبخند می زنی و چشم من به جهان باز می شود تو را در آغوش می گیرم تا زندگی کنم زندگی می کنیم تا هر چه هست به کام ما باشد تو را ترک می کنم تا به یاد هم باشیم از هم جدا می شویم تا دوباره به هم برسیم...
-
حال همه خوب است، من اما نگرانم
چهارشنبه 17 آذر 1395 19:02
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم حال همه خوب است، من اما نگرانم در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر مثل خوره افتاده به جانم که بمانم چیزی که میان تو و من نیست غریبی است صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟ انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم از سایه ی سنگین تو من کمترم آیا؟ بگذار...