زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم

زخمه بر دل

باشد که قدری بیاسایم

از در درآمدی - سعدی

از در درآمدی و من از خود به در شدم

گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

 

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق

ساکن شود بدیدم و مشتاق‌تر شدم

 

او را خود التفات نبودش به صید من

من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

 

"سعدی"

صدای تو - شاملو

نگاه

از صدای تو ایمن می شود

چه مومنانه

نام مرا آواز می‌کنی ...


"احمد شاملو"

از دیدار تو بازمی‌گردم

از دیدار تو بازمی‌گردم
با دست‌هایی که در دست‌های‌ام جا مانده‌اند
و حرف‌هایی که در دهان‌ام...از دیدار تو بازمی‌گردم
با چشم‌هایی،
که راه خانه را بازنمی‌شناسد
کسی در رگ‌های‌ام راه می‌رود
کسی در قلب‌ا‌م می‌ایستد
و در جیب‌هایم دستی‌ست
که بوی ِ عشق می‌دهد...در آیینه نگاه می‌کنم
تو را می‌بینم

 

از: مریم ملک دار

عاشقانه ترین ترانه ی تاریخ

روزی من عاشقانه ترین ترانه ی تاریخ را خواهم سرود

ترانه ای که عاشقان در گوش هم زمزمه می کنند و
از فرط عشق و به شکرانه ی آن
در آغوش هم اشک خواهند ریخت و
همدیگر را تنگ تر به بر خواهند کشید
روزی که دیگر با شنیدنش
هیچ کس به هیچ چیزی جز دوست داشتن نمی اندیشد
ترانه ای که سخت ترین انسان‌ها را
به نرم‌خوترین موجوداتی بدل می کند
که غیر از عشق رویایی در سر ندارند
ترانه ای خواهم نوشت
ترانه ای که طعم آغوشش هوسناک نیست
ترانه ای که کوچه های شهر را
از عطر خود لبریز خواهد کرد
و کودکان با زمزمه اش
عشق ورزیدن را تمرین می کنند
روزی من عاشقانه ترین ترانه ی تاریخ را خواهم سرود
روزی که برای آن
هیچ کس نام مرا جستجو نخواهد کرد
همه پیِ تو می گردند
پی ِتو
که تنها دلیل سرودن عاشقانه ترین ترانه ی تاریخی!"مصطفی زاهدی"

تماشایت می‌کردم - یغما گلرویی

تماشایت می‌کردم با چشمانی که
لهجه ی بوسه داشتند...

 

"یغما گلرویی"